در شرایطی که اقتصاد جهانی به سمت رقابتپذیری مبتنی بر فناوریهای نوین، زنجیرههای ارزش افزوده و تعاملات چندلایه بینالمللی حرکت میکند، مدل سنتی مناطق آزاد ایران با چالشهایی روبهرو شده که نیازمند یک بازنگری اساسی در سیاستگذاری و راهبردهای توسعهای است.
یکی از مهمترین موانع پیش روی مناطق آزاد، وابستگی شدید آنها به سیاستهای کلان اقتصادی کشور است که باعث شده استقلال عملیاتی و انعطافپذیری لازم برای جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعه پایدار نداشته باشند؛ نبود نظام مقرراتی شفاف و تغییرات مداوم در سیاستهای اقتصادی، سرمایهگذاران را در یک فضای نامطمئن قرار داده و میزان ورود سرمایه به این مناطق را محدود کرده است.
علاوه بر این، رویکرد سنتی به این مناطق بهعنوان پایگاهی برای واردات به جای تولید و صادرات، موجب شده که آنها به مراکز توزیع کالاهای وارداتی تبدیل شوند، نه موتورهای رشد اقتصادی. در غیاب سیاستهای تشویقی برای توسعه صنایع پیشرفته و کاهش موانع صادراتی، مناطق آزاد ایران در مسیر رقابتپذیری بینالمللی دچار ضعف ساختاری شدهاند. ضعف در زیرساختهای فیزیکی و لجستیکی نیز یکی از موانع کلیدی توسعه این مناطق است. عدم تکمیل پروژههای حملونقل، کمبود دسترسی به بنادر پیشرفته و ضعف در شبکههای ارتباطی، هزینههای تجارت را افزایش داده و جذابیت این مناطق برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی را کاهش داده است.
در دنیای امروز، مدلهای موفق مناطق آزاد تجاری بر توسعه اقتصاد دانشبنیان، استفاده از فناوریهای نوین، ایجاد زنجیرههای تأمین جهانی و اتصال به بازارهای بینالمللی متمرکز هستند. ایران نیز برای دستیابی به یک مدل کارآمد در این حوزه، باید از الگوی سنتی مبتنی بر مزایای نسبی مانند معافیتهای مالیاتی به سمت مزیتهای رقابتی پایدار مانند توسعه فناوری و سرمایهگذاری در زیرساختهای نوین حرکت کند. یکی از الزامات کلیدی در این راستا، ایجاد نظام حکمرانی شفاف و کارآمد است که از تصمیمگیریهای سلیقهای و نوسانات سیاستی جلوگیری کند. همچنین، بهبود فضای کسبوکار از طریق تسهیل فرآیندهای اداری، کاهش موانع قانونی و ارائه مشوقهای هدفمند برای صنایع استراتژیک، میتواند زمینه را برای حضور سرمایهگذاران بینالمللی فراهم کند.
در کنار این موارد، تمرکز بر جذب شرکتهای فناور و استارتآپهای بینالمللی، ایجاد مناطق ویژه برای صنایع نوآورانه و توسعه اکوسیستمهای کارآفرینی در مناطق آزاد، از راهکارهایی است که میتواند جایگاه این مناطق را در اقتصاد ملی و بینالمللی تقویت کند. سرمایهگذاری در آموزش نیروی انسانی متخصص و ایجاد پیوند میان دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و صنایع مستقر در این مناطق نیز میتواند به بهبود بهرهوری و افزایش رقابتپذیری کمک کند. مناطق آزاد تجاری ایران در شرایط کنونی نیازمند یک تحول راهبردی هستند. گذار از الگوی سنتی مبتنی بر امتیازات مالیاتی به سمت مدلهای نوین مبتنی بر اقتصاد دانشبنیان، توسعه زیرساختهای هوشمند و پیوند با زنجیرههای ارزش جهانی، میتواند این مناطق را به موتور محرک اقتصاد کشور تبدیل کند. برای تحقق این هدف، سیاستگذاران باید با نگاهی آیندهنگر، قوانین و مقررات را اصلاح کرده، فضای سرمایهگذاری را شفاف و باثبات کنند و بسترهای لازم برای رشد صنایع نوآورانه را فراهم آورند. تنها در این صورت است که مناطق آزاد تجاری ایران میتوانند به جایگاه مطلوب خود در اقتصاد ملی و بینالمللی دست یابند و از نقش سنتی خود بهعنوان دروازه واردات، به بستری برای خلق ارزش افزوده پایدار تغییر موقعیت دهند.
*مدرس دانشگاه و کارشناس مناطق آزاد تجاری